اطلاعات کتاب:
- نام: داستان های مامان من
- نویسنده: پری نقاش پور
- ناشر: هو
- چاپ اول: 1388
- قیمت: 4300 تومان
- تعداد صفحات: 203
- شابک: 4-4-90603-600-978
" آن چه در این کتاب می خوانید حاوی 40 داستان از زبان دختری دانشجو است که به واسطه ی ارتباط قوی با مادرش، عملکرد و عقاید او و هم چنین مسائل مختلف زندگی را که همه ی ما هر روز با آن ها سر کار داریم، به صورت طنز و سرشار از بذله گویی مطرح می کند."
از آن جایی که نمی خوام از حیطه ی موضوعی این وبلاگ خارج شوم به کسانی که این کتاب را نخونده اند میگم این کتاب هم نقاط ضعف داره و هم نقاط قوت اما در مجموع کتاب خوبی است و ارزش خواندن همراه با تعمق را حتماً دارد.
*** *** ***
مدت ها بود که این کتاب را نخونده بودم تا این که چند روز پیش چون دیدم موضوعش به وبلاگم میخوره تصمیم به بازخوانی گرفتم و بعضی از ایده ها و عقیده هایی رو که در این کتاب مطرح شده و فکر کردم که باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرن رو علامت زدم تا طی یه سری پست جدید با شما در میون بگذارم.
حالا بریم سر اصل مطلب:
- ما همه تاجریم! سرمایه ی ما هم گنجینه ی لغاتمون هست. اگر فروشنده ایم، اگر معلمیم، اگر مادر و پدریم، در هر شغلی که هستیم می تونیم با این گنج، خودمون رو به موفقیت برسونیم. کافیه این گنج رو درست خرج کنیم. بریز و بپاش هم نداریم! چون گاهی سکوت بهترین حرفه! قبل از اون که کلامی رو بر زبان بیاری، اول کاملاً مطمئن شو اون چه می خوای بگی از سکوت کردن بهتره!
- حتی زمانی که سکوت کرده و ظاهراً هیچ کلامی بر زبانت نمی رانی، باید در ذهنت مواظب تبلور آن ها [ کلمات ] باشی! شاید دیگران متوجه ی آن ها نشوند، اما خودت در درون خود آن ها را می شنوی!
- بزرگ ترین هنر یک زن این است که مردش را آرام کند و او را سیراب و محکم به بیرون بفرستد.
- خانه ی تمیز خوب است ولی نه [ به ] قیمت آرتروز خانم خانه!
- بعضی وقت ها آبروی خانواده به سایز خیار و پرتقال بستگی دارد!
- در هر مکان که پا می گذارید، آن جا را بهتر از زمانی که وارد شدید، ترک کنید!
- برای این که نو بشیم اول باید بمیریم ( هشدار! این یه جمله ی ادبی است و ربطی به مرگ فیزیکی و شتافتن به دیار باقی ندارد − یادداشت Designer )
- رمز موفقیت در زندگی، چیز هایی نیست که به دست میاریم، بلکه قلب هایی است که به دست میاریم!
- ارتباطات یعنی کلید طلایی موفقیت.
- زکات زنده بودن محبت کردنه و همون صبح اول وقت باید زکاتت رو بپردازی، به هرکی که رسیدی!... به هر کی که رسیدی، ولی به هرکی یه جور، طوری که حرفی از توش در نیاد!
- بودا گفته: ریشه ی تمام رنج های زندگی، توقع داشتن از دیگران است.
- به قول معروف هر کوهی، با برداشتن اولین سنگریزه جا به جا می شود!
- باید فاصله ی میز آشپزخانه تا مزرعه را کوتاه کنیم!
- وقتی تلویزیون روشن است، همه با هم قهرند، هرچند که در کنار همند!
و این بود برای امروز. یادتون نره بازم قراره از این ها بنویسم ؛پس، اگه از این ها خوشتون اومد حتماً اون ها رو هم بخونید
پ.ن. 1: شاید متوجه شده باشید که بعضی از جمله هایی که از کتاب " داستان های مامان من " نوشتم کلمات شکسته و حالت محاوره ای دارند و بعضی کتابی اند. علامت " ! " رو هم کم به کار نبردم. همه ی این ها به خاطر این است که درست نقل قول کرده باشم. در ضمن به همین دلیلی که گفتم بعضی قسمت ها رو در [] نوشتم و خواهم نوشت. هر قسمتی که در [] قرار می گیرد یعنی یا برای واضح تر شدن جمله اضافه شده یا این که احتمال دادم اشتباه تایپی بوده و از قلم افتاده.
پ.ن. 2: دقت داشته باشید که برخی از این سخنان به طرز کنایه ای و طعنه آمیز نوشته شده اند. مفهوم عکسشان مدنظر است.
در ضمن لطفاً تعمق کردن یادتان نرود
|